داستان حول محور پسر 16 ساله ای به نام ماریهو شیروتا می گذرد که چیزهای ساده را دوست دارد و از چیزهای سخت بیزار است. او یک روز گربه سیاه و ولگردی را که در میانه راه پیدا کرده بود برمی دارد و نامش را کور...