شمشیربازی از سرزمینی غریب در کشمکشی بین اخلاق، عدالت، و فداکاری گرفتار می‌شود و با اکراه موافقت می‌کند که پسری درنده و سگش را به یک معبد دورافتاده بودایی ببرد.